آرزوها
آرزوها



 

 

 

مهربان من !

میدانی چرا اینقدر دوستت دارم ؟ آخر تو با طلوع هر صبح ، حسی تازه به من می بخشی ؛ تو برای من

سر سبز تر از بهاری ؛ بخاطر همین است که پاکترین احساسم را به تو تقدیم می کنم و هر روزم را با

 طلوع عشق تو آغاز می کنم . دستانت برای من ابر رحمت است ؛ بخاطر همین همیشه از تو میخواهم

 که بر من بباری و مرا سیراب سازی از عشق . هر چند که من همیشه در برابر عشق پاک تو کم میارم !

 وقتی که شبها بی صدا تر از نسیم برای من لالائی عشق را میخوانی ، وقتی که دانه های گرم

احساست را بر وجودم می پاشی ، خوابهایم رنگ آرامش به خود می گیرد ؛ روز بعد که آغاز می شود ،

 دوباره بیقرارت می شوم مثل همیشه !

به من گفتی : « بانوی من ! چشمان تو برای من به رنگ صبح روشن است »

گفتم : « چشمان تو آنقدر پاک و بی ریاست که خورشید به آن حسادت می کند ؛ حسرت ستاره ها این

 است که بر چشمانت بوسه بزنند ؟! نگاه تو برای من برق امید است ؟! امید به فرداهائی روشن با حضور

سبز تو که مرا به سعادتی ابدی می رساند. تو که این را خوب می دانی . پس بی دلیل نیست که اینقدر

 دوستت دارم .

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








نگارش در دو شنبه 18 اسفند 1387برچسب:, ساعت 1:0 توسط پروانه - موضوع : <-PostCategory->

.: Weblog Themes By www.NazTarin.com :.




Digital Clock - Status Bar